قید:
قیود یکی دیگر از اجزای مهم جمله هستند که نشان دهنده چگونه انجام شدن فعل یا صفت در جمله می باشند.
قیدهای مهم در جملات عبارتند از:
قید حالت:
قید حالت نشان دهنده نوع انجام شدن فعل جمله است مثلا در جمله He looks at me angrily کلمه angrily قید جمله است و نشان می دهد که عمل نگاه کردن با خشم همراه بوده است.
قیود حالت معمولا با اضافه شدن ly به آخر صفت ها ساخته می شوند .
مثال: He drives carefully = او با احتیاط رانندگی می کند
نکته : بعضی از قیود هستند که از نکته بالا پیروی نمی کنند و بدون گرفتن ly هم به عنوان قید حالت در جمله بکار می روند.
مثال : He works well = او به خوبی کار می کند
قید مکان:
نشان دهنده جای انجام شدن فعل می باشد
مثال : he is studying there = او در آنجا مطالعه می کند
قید زمان:
قید زمان همانطور که از نامش پیداست بر زمان وقوع انجام شدن کار دلالت می کند.
مثلا : I was styding at the library last night = من دیشب در کتابخانه مطالعه می کردم.
قید تکرار:
این نوع از قیود بر دفعات تکرار عملی دلالت می کنند و تعدادی از قیود تکرار را در زیر می بینید:
often = اغلب اوقات
always = همیشه
Usually = معمولا
rarely و seldom = به ندرت
sometimes = گاهی اوقات
never = هرگز
این قیود بیشتر در زمان حال ساده، که در بحث زمان ها در انگلیسی توضیح خواهم داد، کاربرد دارند.
مثال: I always go to school
He never goes out alone = او هیچ وقت به تنهایی بیرون نمی رود.
تا بحال با مهم ترین اجزای جمله آشنا شده اید و در مطالب بعدی قصد دارم که شما را با زمان ها در انگلیسی آشنا کنم. زمان ها در زبان انگلیسی مهم ترین نقش را دارند و اگر شما مهارت تشخیص و استفاده از زمان مناسب در جمله را داشته باشید می توانید براحتی به انگلیسی صحبت کنید.
تا بعد...
سلام
دوستی خواسته بودند که سریعتر به سراغ درس های بالاتر برویم تا یاد بگیرند چگونه صحبت کنند:
در جواب این دوستمان باید بگویم که من تمام سعیم را می کنم که تمام پست ها کامل و بدون نقص باشند و اصلا نباید عجله کنید و من هم تمام تلاشم این است که خیلی سریعتر آپدیت کنم ولی گرفتاری های دیگری باعث این تاخیرها می شوند ولی قول می دهم که خیلی سریعتر آپدیت کنم.
یکی از دوستان درباره The سوال کرده بودند که در اینجا یک توضیح کامل در این باره می دهم
The
the حرف تعریف یا تعیین بوده و مشخص می کند که ما درباره چه چیزی صحبت می کنیم و همیشه قبل از اسم (و بعضی اوقات صفت ها ) می آید.
برای مثال :
I eat apple
I eat the apple
در مثال اول منظور خوردن سیب است و معنی آن این است: "من سیب می خورم" در حالی که سیب نا مشخص است.
ولی در مثال دوم ما می گوییم " من سیب را می خورم" که the در اینجا نشان می دهد که ما سیبی را می خوریم که هم برای ما مشخص است و هم برای شنونده.
the قانون مشخصی را رعایت نمی کند ولی باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
به هیچ عنوان از the قبل از نام اشخاص استفاده نکنید. ولی می توانید قبل از نام فامیل آنها استفاده کنید که آنوقت "خانواده" معنی می دهد مانند The smith یعنی خانواده smith .
به هیچ عنوان از the قبل از اسامی خاص مانند نام رودخانه ها، شهرها، کشورها، و ... استفاده
نکته: بعضی کشور ها به دلیل اینکه طبیعت جمع بودن دارند مانند ایالات متحده یا امارات متحده عربی و ... که بصورت جمع هستند می توانند the را قبل از خود بپذیرند در این صورت می گوییم The United states .
اگر the قبل از صفت بیاید یک معنی کلی به آن می دهد مثلا اگر بگوییم The poor یعنی مردم فقیر یا اگر بگوییم The unemployed منظور ما تمام کسانی که بیکار هستند می باشد
منتظر پست های بعدی باشید...
صفت:
صفت به کلمه ای گفته می شود که حالت اسم را در جمله بیان می کند مثلا یک پسر خوب، در این جمله خوب صفتی است که حالت اسم را که پسر است را به ما نشان می دهد.
مثال:
A good boy : یک پسر خوب
A beautiful flower : یک گل زیبا
we live in a big house: ما در یک خانه بزرگ زندگی می کنیم
صفت ها طیف وسیعی از زبان انگلیسی را تشکیل می دهند و در زندگی روزمره بسیار زیاد استفاده می شوند.
نمونه هایی از صفت های مهم در زبان انگلیسی در زیر آمده است:
|
Beautiful = زیبا |
Ugly = زشت |
Wise = عاقل |
Stupid= احمق |
|
Well= خوب |
Bad = بد |
Clean = تمیز |
Dirty = کثیف |
|
Tidy = مرتب و تمیز |
Messy = نامرتب |
Big = بزرگ |
Small = کوچک |
|
Kind = مهربان |
Unkind = نامهربان |
Cold = سرد |
Hot = داغ |
|
Fat = چاق |
Thin = لاغر |
Tall = بلند |
Short = کوتاه |
مثالهایی که در بالا دیدید به صفت مطلق مشهور هستند
و اما انواع دیگر صفت ها:
صفات برتر یا تفضیلی :
این نوع صفت را برای مقایسه و نشان دادن نامساوی بودن دو چیز بکار می بریم.
مثال:
He is taller than his friend = او از دوستش بلندتر است.
فرمول ۱ : برای ساختن صفات برتر، اگر صفت ما یک سیلابی باشد به آخر آن er اضافه می کنیم و بعد از آن از کلمه than استفاده می کنیم و طبق فرمول زیر:
... + than + صفت + ...
مثال:
this box is bigger than that one = این جعبه بزرگتر از آن یکی است.
I can run faster than you = من می توانم سریعتر از تو بدوم.
فرمول ۲: اگر صفت ما چند سیلابی باشد ما از کلمه More بجای er استفاده می کنیم ولی این بار قبل از صفت و بعد از صفت هم کلمه than را بکار می بریم طبق فرمول زیر:
... + than + صفت چند سیلابی + more + ...
مثال:
She is more beautiful than her friends = او از دوستانش زیباتر است.
نکته: اگر صفت دوسیلابی به یکی از حروف Y ، er ، le ، ow و on ختم شود می توانیم از فرمول شماره یک برای تبدیل به صفت برتر استفاده کنیم و به آن er اضافه کنیم.
مثال:
I am happier than yesterday = من از دیروز خوشحال تر هستم.
همانطور که متوجه شدید happy یک کلمه دو سیلابی می باشد ولی چون به Y ختم شده است می توانیم از فومول اول برای تبدیل آن استفاده کنیم و همانطور که می بینید Y به I تغییر شکل داده است
مقایسه:
همانطور که با استفاده از صفات برتری می توانستیم برتری چیزی را بر چیز دیگر نشان دهیم با فرمول زیر می توانیم برابری دو یا چند چیز را با هم نشان دهیم:
... + as + صفت + as + ...
با قرار دادن یک صفت بین دو as نشان می دهیم که دو چیز با هم برابر هستند:
مثال:
He is as tall as his friend = او به بلندقدی دوستش است
he runs as fast as his friend = او به سرعت دوستش می دود.
صفات برترین:
این نوع صفت در جمله به ما نشان می دهد که یک چیز نسبت به تمام چیزهای دیگر برتری دارد.
this is the longest river in the world = این طولانی ترین رودخانه جهان است.
فرمول ۱: اگر صفت ما یک سیلابی باشد ما می توانیم از فرمول زیر استفاده کنیم:
...+ est + صفت + the + ...
مثال:
my friend is the fastest runner = دوست من سریع ترین دونده است
فرمول ۲ : اگر صفت ما چند سیلابی باشد از فرمول زیر برای ساخت جمله استفاده می کنیم:
... + صفت چند سیلابی + the most + ...
مثال:
she is the most beautiful girl in the world = او زیباترین دختر دنیا است
this is the most expensive car in the U.S = این گرانترین ماشین در آمریکا است.
نکته: مانند مثال قبل اگر صفتی که دوسیلابی است به یکی از حروف Y ، er ، le ، ow و on ختم شود می توانیم از فرمول اول که اضافه کردن est به فعل است استفاده کنیم.
I'm the happiest boy tonight = من امشب خوشحال ترین پسر دنیا هستم
نکته مهم:
بعضی از افعال از روش بالا استفاده نمی کنند و شکل تفضیلی یا برترین آنها بصورت بی قاعده معرفی می شود
مانند مثالهای زیر :
|
صفت تفضیلی |
صفت برتر |
صفت ساده |
|
best |
better |
good |
|
worst |
worse |
bad |
|
least |
less |
little |
|
most |
more |
many |
سطح: مبتدی
سیلاب (syllable)
یکی از بحث های مهم در زبان انگلیسی بحث سیلاب می باشد در کل سیلاب به تعداد بخش های هر کلمه گفته می شود.
بعنوان مثال کلمه Nice دارای یک سیلاب است و Heaven دارای دو سیلاب.
حالا چطور متوجه بشویم که یک کلمه داری چند سیلاب می باشد؟
یکی از راحت ترین و مطمئن ترین راه ها برای تشخیص چند سیلابی بودن یک کلمه روش شمردن آواها (vowels) در یک کلمه است که در مطلب اول حروف صدادار را برای شما توضیح داده بودم.
حروف صدا دار در زبان انگلیسی حروف A ، E ، I ، O ، U و Y می باشند که همیشه در کلمه صدا دار نیستند برای مثال در کلمه NICE ما دو حرف صدادار داریم ولی در اصل یکی از آنها صدا دار است و دیگری بی صدا.
حروف صدا دار حروفی هستند که آنرا از داخل حلق تلفظ کنیم مانند اَ (فتحه) ، اِ (کسره)، اُ (ضمه)، ای ، آ ، او
پس کلمه Heaven چون دو حرف صدادار دارد { اِ (کسره) } پس دو سیلابی است.
تمرین : حدس بزنید کلمات زیر چند سیلابی هستند؟ (برای جواب روی هر کلمه کلیک کنید)
موفق باشید...
پیشنهادات و انتقادات خود را برای من حتما بنویسید
در خبرنامه وبلاگ هم عضو شوید تا از اخبار و آپدیت شدن وبلاگ باخبر شوید.
ضمیر (pronoun):
یکی دیگر از اجزای جمله ضمایر ها هستند. ضمایر کلماتی هستند که بجای اسم می آیند تا از تکرار اسم جلوگیری کنند.
ضمایر به دسته های زیر تقسیم می شوند:
ضمایر فاعلی:
این نوع ضمیر همانطور که از نامش بر می آید بجای فاعل می آید:
|
جمع |
مفرد |
|
we - ما |
I - من |
|
You - شما |
You - تو |
|
they - آنها |
He/She - او |
مثال:
|
we are students |
I am a student |
|
ما دانش آموز هستیم
|
من یک دانش آموز هستم
|
|
You are students |
You are a student |
|
شما دانش آموز هستید
|
تو یک دانش آموز هستی
|
|
they are students |
He is a student |
|
آنها دانش آموز هستند |
او یک دانش آموز است |
ضمایر مفعولی :
این نوع ضمیر بجای مفعول در جمله می آید:
|
جمع |
مفرد |
|
us - به ما |
Me - به من |
|
You - به شما |
You - به تو |
|
them - به آنها |
her/him/it - به او |
مثال:
|
You help us |
Ali helps me * |
|
شما به ما کمک می کنید
|
علی به من کمک می کند
|
|
She helps you * |
He helps you * |
|
او(مونث) به شما کمک می کند
|
او(مذکر) به تو کمک می کند
|
|
We help them |
I help him |
|
ما به آنها کمک می کنیم |
من به او کمک می کنم |
* نکته مهم: در مثال هایی که با * مشخص شده اند می بینید که بعد از فعل اصلی یک S اضافه شده است.
در زبان انگلیسی اگر فاعل جمله HE، SHE و یا نام یک شخص باشد به فعل اصلی جمله S اضافه می کنیم.
صفات ملکی:
برای بیان مالکیت استفاده می شوند:
|
جمع |
مفرد |
|
our - ما |
my - من |
|
your - شما |
your - تو |
|
their - آنها |
his/her/its- او |
نکته: صفات ملکی به همراه اسم استفاده می شوند اگر بخواهیم اسم را حذف کنیم از ضمایر ملکی استفاده می کنیم که در پایین توضیح داده شده است.
مثال:
|
She is our friend |
He is my father |
|
او دوست ما است
|
او پدر من است
|
|
They are your friends |
John is your brother |
|
آنها دوستان شما هستند
|
جان برادر تو است
|
|
She is their teacher |
She is her mother |
|
او معلم آنها است |
او مادر او است |
ضمایر اشاره:
ضمایر اشاره برای اشاره به دور یا نزدیک استفاده می شوند.
|
جمع |
مفرد |
|
these - اینها |
this - این |
|
those - آنها |
that - آن |
مثال:
|
these are cats |
this is a dog |
|
اینها گربه هستند
|
این یک سگ است
|
|
those are tables |
that is an apple |
|
آنها میز هستند |
آن یک سیب است |
ضمایر ملکی:
برای بیان مالکیت چیزی بکار می رود
|
جمع |
مفرد |
|
ours - مال ما |
mine - مال من |
|
yours - مال شما |
yours - مال تو |
|
theirs - مال آنها |
his/hers/its- مال او |
مثال:
|
those are ours |
this is mine |
|
آنها مال ماست
|
این مال من است
|
|
those pens are yours |
that chair is yours |
|
آن خودکارها مال شماست
|
آن صندلی مال تو است
|
|
these are theirs |
this is hers |
|
اینها مال آنهاست |
این مال او است |
تا مطلب بعدی...